سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باتق دانشجــــویــــــــــان سهیــــــلی
برخی از دانشجویان در شهرهای غریب مجبور میشند برای تامین مخارج دانشگاه کارهای سخت را انجام بدند.

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در یکشنبه 88/1/30ساعت 12:12 عصر توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    همونطوری که پیغمبر گفته ، حجاب مصونیته نه محدودیت و اگر کمی مغز و درک خودمون رو به کار بندازیم متوجه نیکویی حجاب میشیم. خطاب به خواهران گرامی میگم که بابا ! شما این مردا رو نمیشناسین ! من میشناسم ! حجابتونو جان من رعایت نمایین و تقوا پیشه کنین. باور کنین جای دوری نمیره. حالا اگه به نصایح من گوش فرا دادین .

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 88/1/25ساعت 6:57 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    راه های درخواست دوستی پسران از دختران دانشگاه ، با و بدون شناخت قبلی

    خب ما اینجا چندین و چند اپیزود داریم که داخل هر اپیزود هم چندتا سناریوی مختلف قرار داره. من فعلا تعدادیشون رو می نویسم تا اگه با استقبال مواجه شد ، ادامه بدم.

    اپیزود اول: درخواست مستقیم بدون مخزنی(متاسفم براتون که با تانکر اشتباه گرفتین!مخ زنی مقصود است!)

    سناریوی اول: شما یک پسر هستید. مدتی پیش چشم هیزتون چرخیده و حسابی چریده و یه کیس مناسب رو پیدا و دل شما رو دلبسته کرده! بعد از  مدتی کلنجار رفتن با خودتون، تصمیم می گیرین که جلو برین ولی درخواست دوستی رو مطرح نکنین تا حداقل مزه ی دهن طرف دستتون بیاد.(لعنت به هرکی که ذهنش خرابه!)

    سلام. دختر با تعجب میگه سلام. اِ ببخشید من امروز نتونستم بیام سر کلاس آمار، الانم بچه هارو هرچی می گردم پیدا نمی کنم، میشه شما لطف کنین جزوتونو بدین من برم یه کپی ازش بگیرم؟ با تعجب خیلی بیشتر: ولی من این ترم اصلا آمار ندارم! می دونم، خب ترم قبل که داشتین! آره ، شما از کجا می دونین؟ هان؟ استاد ترم پیش دیگه این ترم آمار برنداشته ، جزوش فرق می کنه. بعدشم من الان جزوه ی ترم قبل که همرام نیست. شما که انتظار یه همچین واکنشی رو داشتین جواب میدین: حالا همینجوری یه جزوه بدین من برم کپی کنم دیگه! واسه چی؟منظورتون از این حرفا چیه؟ شما که از یه طرف خرسندین که طبق برنامه پیش رفتین و از یه طرف نگران دقیقه های آتی ، پاسخ میدین: راستش حقیقتش اینه که من یه چندوقتیه از شما خوشم اومده ، خواستم شمارمو داشته باشین!

    در اینجا حالات زیر ممکنه اتفاق بیفته:

    خیلی خب ، اینو از اول می گفتی! حالا شمارتو بده تا بررسی کنم!

    حرف دهنتو بفهم مرتیکه ی آشغال! خر! بی تربیت! گمشو! بعدش با نگاهی خشمگین شما رو ترک می کنه!

    سرخ میشه و سرشو میندازه پایین و میگه: باشه!

    مورد محتمل تر: ببخشید من نامزد دارم. منظورتون از نامزد چیه؟ یعنی دیگه در شرف ازدواجین یا به دوست پسرتون میگین نامزد! که هردوتاش واسه من فرقی نداره ، حتی اگه ازدواجم کردین ، باید طلاق بگیرین و با من ازدواج کنین! ادامه ی ماجرا به عهده ی شما!

    سناریوی دوم: این مورد اتفاق افتاده و کاملا مستند هستش! شما یه یه جایی یه چیزی پروندین که خانم خندیده! بعدش شما دندونتون گیر می کنه پیشش و تصمیم می گیرین که سریعا اقدام کنین.

    سلام. دختر بدون تعجب میگه سلام. خوبین شما؟ بله ممنون. ببخشید میخوام یه چیزی بگم منتها نمی دونم چطوری. والله من به شما علاقه دارم دیگه نمی دونم چیکار کنم! و فحش و توهینه که نثارتون میشه!

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 88/1/25ساعت 12:55 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    دانشجویان شهرستانی تا یک قدمی انصراف از دانشگاه


    بسیاری از دانشجوهای شهرستانی که از شهرشان مهاجرت می‌کنند و به تهران می‌آیند، افت تحصیلی دارند که علت اصلی آن مشکلات متعددی است که پیش می‌آید. مثل مشکلات مالی، خوابگاه، غربت و دلتنگی. این مشکلات آنقدر درگیرشان می‌کند که دیگر دل و دماغ درس خواندن ندارند. بارها و بارها تاحد انصراف رفته اند.  دوستم  فقط برات درستمهم باشه. فقط و فقط درست.... باشه ؟ عزیزی اگه بگی باشه چشم . 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 88/1/25ساعت 12:49 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    همرنگ هر جماعتی نشو!
    به کلاس که می‌روی سختی درس ها هم به مشکلات اضافه می‌شود حالا باید تلاشت را بیشتر کنی تا از قافله عقب نمانی، باید زودتر با شرایط کنار بیایی. پس از مدتی تصمیم می‌گیری دستی بجنبانی و دوست یا دوستانی پیدا کنی اما باید چهار دانگ حواست را جمع کنی چون دوست پیراهن نیست که بتوانی مرتب عوضش کنی.
    به قول حمیده که دانشجوی سال آخر زبان و ادبیات انگلیسی است در دانشگاه حساس‌ترین کار همان انتخاب دوست است که اگر کوتاهی کنی و دوست نابابی به پستت بخورد در کوتاه‌ترین زمان ممکن در منجلاب می‌افتی و انگشت ندامت گزیدن هم هیچ سودی ندارد. پس بهتر است بی‌گدار به آب نزنی و همرنگ هر جماعتی نشوی.
    ایمان دانشجوی سال دوم مهندسی شیمی است که از کرمانشاه به تهران آمده. او می‌گوید: "وقتی برای ادامه تحصیل به تهران آمدم با کوهی از مشکلات روبرو شدم. بعد از دلتنگی برای خانواده و کمبود امکانات در خوابگاه، اختلافات فرهنگی مشکل ساز بود."
    ایمان در باره عوض شدن دانشجویان ادامه می‌دهد: " خیلی از دانشجوهای شهرستانی بعد از این که به تهران آمدند زیر و رو شدند و ترجیح دادند تیشه به ریشه فرهنگ خودشان بزنند. از زبان و فرهنگ و ارزش‌های خود دور شدند و همان چهار سال زندگی در تهران کافی بود که از آن‌ها انسان‌های دیگری بسازد که حتی به شهرشان برنگردند."
    ایمان در آخر می گوید:" شهرهای بزرگ پر از رنگ و  فریب و خطرند خیلی وقت‌ها سادگی‌ات کار دستت می دهد مثل آب خوردن فریب می‌خوری و وقتی به خودت می‌آیی می‌بینی وسط بیراهه ای نه راه پس داری و نه راه پیش."

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 88/1/25ساعت 12:43 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    غصه نخور روزی تو هم استاد میشی :

    دانشجو و مشکلات ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 88/1/25ساعت 12:23 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    واقعا جنس رایانه زن است یا مرد ؟ در یک گزارش آماری در فرانسه زن ها اعلام کردند جنس رایانه مرد است و دلایل زیر را آوردند :

    ?. وقتی به آن عادت میکنیم گمان می کنیم بدون آن قادر نیستیم کاری را انجام دهیم .

    ?. با آنکه داده های زیادی دارند نادانند .

    ?. قرار است مشکل را حل کنند اما در بیشتر اوقات معضل اصلی خودشان هستند .

    ?. همین که پایبند یکی از آنها شویم متوجه میشویم که اگر صبر می کردیم مورد بهتری نصیبمان می شد .

    اما دلایلی که مردها اعلام کردند رایانه زن است :

    ?. به غیر از خالق کسی از منطق درونیشان سر در نمی آورد .

    ?. کسی از زبان ارتباطی میان آنها سر در نمی آورد .

    ?. کوچکترین اشتباهات را در حافظه خود ذخیره می کنند تا بعدها تلافی کنند .

    ?. همین که پایبند یکی از آنها می شویم باید تمام پولمان را صرف خرید لوازم جانبی آن کنیم .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 88/1/25ساعت 12:14 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()

    عرض ادب دارم خدمت تمام دوستان دانشگاهی . به وب سایت خودتون خوش اومدی . با راه اندازی این صفحه می خوام برخی از مشکلات دانشجویان عزیز خصوصا برو بچ روستای سهیلی را بیان کنم . از شما دوستان می خوام که همکاری را فراموش نکنید. هر مشکلی به ذهنتون میرسه تو قفس سینه حبس نکنید . قربون همه  

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در یکشنبه 88/1/23ساعت 6:39 صبح توسط دانشجو
    نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مشکلات
    حجاب دانشجو
    شناخت دانشگاهی تو خالی است
    دانشجویان شهرستانی
    همرنگ هر جماعتی نشو!
    دانشجوی
    جنس رایانه
    با سلام